ولایت

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تاریخ آغاز نظریه ولایت فقیه

05 مرداد 1394 توسط علي‌اوغلي

به راستى نمى‏توان تاریخ آغاز نظریه ولایت فقیه را به آسانى تعیین‏كرد. مسلمان ها از همان صدر اسلام با دو مسئله اساسى روبرو بوده‏اند:یكى غیبت پیامبر و عدم حضور ایشان در بسیارى از شهرها و دیگرى نیاز مبرم به احكام و دستورات سیاسى و فردى. بنابراین به افرادى نیازداشته‏اند كه بتوانند دستورات را براى آنها تبیین نمایند، در میان‏آنها قضاوت نمایند و یا بعضا امور سیاسى اجتماعى آنها را سر و سامان‏ بخشند، این مسئله در دوران ائمه معصومین نیز وجود داشته كه تعیین‏فقهایى خاص را مى‏طلبیده است. بعضى از اندیشمندان گرچه به عنوان نظریه‏پردازاختصاصى ولایت فقیه شناخته شده نیستند و (مانند سلمان فارسى)اما از اوایل قرن دوم هجرى، مواضع مشخصى پیرامون ولایت فقیه‏ صدورمى‏یابد كه آنها را آشكارا به عنوان نظریه ولایت فقیه مى‏توان‏بازشناخت.
رشته‏اى از حركت هاى سیاسى كه به‏ دنبال تجمع در سالن سرپوشیده «بنى ساعده‏» در سال یازدهم هجرى ‏پدیدار شد و در سراسر سده‏هاى اول ادامه داشت را باید به عنوان‏ مهمترین عامل در پیدایش نظریه ولایت فقها بر جامعه به شمار آورد.
انقلاب یا ارتجاع سیاسى

رشته‏اى از حركت هاى سیاسى كه به‏ دنبال تجمع در سالن سرپوشیده «بنى ساعده‏» در سال یازدهم هجرى ‏پدیدار شد و در سراسر سده‏هاى اول ادامه داشت را باید به عنوان‏ مهمترین عامل در پیدایش نظریه ولایت فقها بر جامعه به شمار آورد. اكثریت مسلمانان در این دوره با این اعتقاد كه كتاب خدا براى بیان ‏احكام، كافى است ، به اهل‏بیت «ع‏» توجهى نكردند. در صورتى كه ‏پیامبر آنها را دو عنصر جدا ناشدنى نامیده و به مسلمانان توصیه ‏نموده بود كه به هر دو تمسك كنند تا نجات یابند. تاثیر این حركت هاى ‏سیاسى بر بسیارى از اندیشه‏ها، بس سترگ بوده و پیامدهاى منفى بسیارداشته است؛ بنابراین آنچه توجه نخستین نظریه‏پردازان «ولایت فقها» را به خود جلب كرد پیامدهاى منفى این دگرگونی ها و تاثیرات بود. این‏اندیشمندان از انحراف ناشى از جریانات مزبور به ویژه در شهر پیامبر بسیار متاثر شده بودند. آرزوى بازگرداندن «ولایت‏»، «امارت‏» وحكومت ‏به «صراط اصلى‏»، مایه وحدت همه این اندیشمندان بود. آنها كه‏ برجسته بودند در این دوره خواستار بازگشت ‏به دستور خدا و پیامبراسلام بودند، اما در مقابل، بودند افرادى كه این دگرگونى را امكان‏ناپذیر مى‏دانستند و بر آنچه پیامبر بر آن تاكید ورزیده بود چشم پوشیدند. بنابراین فقها و محدثین بزرگ آن دوره كه به «قارى‏» معروف مى‏شدند؛ در صدد ایجاد پایه‏هاى نوین یك «نهاد» پایدار درجامعه‏اى شدند كه دستخوش آشوب گشته بود. توجه به این «نهاد» هنوزهم به عنوان یكى از نگرانی هاى عمده بسیارى از اندیشمندان ونظریه‏پردازان گوناگون ولایت فقیه، پابرجاست. “منزل ارقم"، خانه امن ‏مسلمانان در مكه، نخستین «مدرسه‏» فقهى به شمار مى‏رفت كه همه روزه‏ مسلمان ها به طور پنهانى در آن گرد مى‏آمدند، دانش زندگى و حقوق فردى ‏و اجتماعى را از زبان پیامبر نور مى‏شنیدند ، و به آنها عمل نموده، دیگران را در جریان افكار، رفتار و گفتار پیامبر مى‏گذاشتند .
یك اصل‏مسلم تاریخى این است كه همه حوزه‏هاى اندیشه در طول تاریخ عمیقا تحت ‏تاثیر زمینه‏هاى اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، نظامى زمان نظریه‏پردازى،اندیشه‏ورى و صدور اندیشه‏هاى سیاسى از طرف اندیشه‏پردازان سیاسى اعم‏ از مذهبى و غیرمذهبى، معصوم و غیرمعصوم مى‏باشد.

اما از همان آغاز به ویژه پس از انتقال به مدینه و تشكیل حكومت و گسترش‏اسلام، به علت دورماندن بسیارى از مسلمانان از پیامبر و دستكارى درنقل قول ها و یا اشتباهات غیرعمدى، لازم گردید كه مسلمانان به نوعى‏«تفقه‏» بپردازند. به خصوص دستور پیامبر مبنى بر اینكه آنچه از من‏براى شما نقل مى‏گردد اگر با قرآن موافق بود آن را برگیرید و اگرمخالف قرآن بود آن را دور بیاندازید ؛ مبدا نوعى استنباط، به ‏صورتى ساده و ابتدایى شد و لذا قدمت تفقه و استنباط اجتهاد و فتوى ‏به همان روزهاى آغازین مى‏رسد، و مسلمانان به دلائلى همچون «تعارض دوحكم‏»، «مشكل درك الفاظ‏» و «عدم اطلاع نسبت ‏به همه احكام‏» باید كه اجتهاد مى‏كردند. علاوه بر آن یك نفر صحابى، گاهى عین الفاظ حدیث رانقل مى‏كرد و گاهى حكمى را كه از آن احادیث و آیات فهمیده بود بیان‏مى‏نمود كه در صورت اول، “راوى و محدث” و در صورت دوم، “مفتى ومجتهد” دانسته مى‏شود. بنابراین اجتهاد به معناى فهم حكم ازعمومات و مطلقات و انضمام احادیث ‏به یكدیگر و بحث از نسخ و تخصیص،تقیید، و استنباط از ظواهر و نصوص كتاب و سنت، از آن زمان وجود داشت، هم در میان كسانى كه به پیامبر دسترسى داشتند و هم آنها كه ‏دور بودند. مسائل دیگرى نیز در زمان پیامبر رخ نمود كه در زمان‏پیامبر، بوجود آمدن طبقه‏اى به نام فقها [قاریان] و امثال ایشان را ایجاب كرد. مثلا در واقعه بنى‏قریظه هنگامى كه رسول خدا(ص) اصحاب خود را به بنى‏قریظه اعزام داشت ‏به آنان فرمود: “نماز عصر را تا رسیدن به‏ آنجا بجا نیاورید". برخى از آنان جهت تعبد به نص، نماز عصر را در وقت ادائى بجا نیاوردند ولى برخى دیگر با اجتهاد در كلام رسول خد ا نماز عصر را پیش از رسیدن به آنجا در وقت ادا بجا آوردند زیرا دانستند كه غرض رسول خدا از فرمان، تسریع در رسیدن به بنى‏قریظه بوده‏است نه نهى از نماز عصر در وقت‏خودش. لذا هم نماز عصر را در وقت‏ادا بجا آوردند و هم غرض رسول خدا(ص) را كه تسریع در رسیدن به مقصد بوده است. ‏حفظ این اجتهاد در اصطلاح علمى موسوم به «اجتهاد تخریج ملاك در مقام تطبیق‏» است . البته نباید فراموش كنیم كه درزمان حضور پیامبر(ص) و بعدها براى شیعیان در زمان ائمه معصومین(ع)نیاز چندانى به استفاده گسترده از اجتهاد و تفقه نبود؛ به دو علت‏1- فراوان نبودن پدیده‏ها و فروع جدید 2- حضور رسول خدا و ائمه‏معصومین در جامعه اسلامى و دسترسى مستقیم به آنها كه بهترین راه‏ شناخت احكام شرعى در وقت نیاز بودند. حتى در زمان پیامبر و ائمه مكتب هدایت كه افراد صاحب‏نظر داراى ملكه‏ اجتهاد (رد فرع بر اصل)؛ «مرجع‏» بسیارى از مسلمانان قرارمى‏گرفتند و این وضع در زمان شخص پیامبر، پیش روى آن حضرت جریان داشت و پیامبر(ص) این امر (فتوى‏دادن) را تقویت و تشویق مى‏فرمود. همین ‏جریان در زمان جانشینان آن حضرت نیز ادامه یافت و فقهایى همچون؛ سلمان محمدى، عماریاسر، ابوذر غفارى، ابورافع، ابى‏ابن كعب، حذیفه‏یمانى، ابودرداء، ابوسعید خدرى، عبدالله بن عباس و قثم‏بن عباس و…در بسیارى از مسائل مرجع مسلمانان قرار مى‏گرفتند.

توجه به شرایط اجتماعى

سومین مسئله‏اى كه درباره سیر تاریخى نظریه ‏ولایت فقیه باید در نظر داشته باشیم، «نقش زمان و مكان‏» در چگونگى‏ارائه و عرضه نظریه «ولایت‏» و «ولایت فقیه‏» مى‏باشد؛ زیرا یك اصل‏مسلم تاریخى این است كه همه حوزه‏هاى اندیشه در طول تاریخ عمیقا تحت ‏تاثیر زمینه‏هاى اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، نظامى زمان نظریه‏پردازى،اندیشه‏ورى و صدور اندیشه‏هاى سیاسى از طرف اندیشه‏پردازان سیاسى اعم‏ از مذهبى و غیرمذهبى، معصوم و غیرمعصوم مى‏باشد. به عبارت دیگر صدور اندیشه سیاسى رابطه مستقیم با درگیرى اندیشه‏وران با مسائل ‏سیاسى اجتماعى دارد، و در این مسئله، نظریه‏پردازان ولایت، مستثنى‏نیستند؛ زیرا با یك بررسى تاریخى مى‏یابیم كه هر گاه درگیرى این‏اندیشمندان با مسائل سیاسى زیاد بوده است مباحث اندیشه سیاسى گسترش‏یافته و هرگاه به هر دلیل این درگیرى كم مى‏شده، مباحث ‏سیاسى و روند اندیشه‏پردازى سیاسى تقلیل یافته و یا فروكش مى‏نموده است. این مهم راما با بررسى تاریخ 23 ساله فعالیت نبى‏اكرم(ص) و 250 سال فعالیت ائمه‏معصومین(ع) به خوبى مى‏توانیم دریابیم و این «فرضیه‏» با تدقیق درتاریخ 1200 ساله فقهاء شیعه به یك اصل و قاعده ثابت موجود در تاریخ‏سیاسى شیعه تبدیل مى‏گردد. آیات 13 ساله منزل در مكه (مكى) برپیامبر اسلام غالبا انذار و تبشیر دارند تا مسائل سیاسى، و آیات مدنى،اكثریت در مسائل سیاسى اجتماعى دارند. روایات، احادیث و خطب ‏باقیمانده از عصر نخستین امام(ع) اكثرا صبغه سیاسى دارند. آثار ائمه ‏ثانى و ثالث نیز نشان‏دهنده همین مسئله هستند.

بر عكس آثار امام‏صادق(ع) و امام باقر(ع)، با برخوردارى از مسائل حقوقى وسیع، صبغه‏سیاسى (به معناى حكومتى) كمترى دارند زیرا به اقتضای شرائط سیاسى‏كشور، كمتر از ائمه دیگر، درگیر مسائل سیاسى حكومتى بوده‏اند، اگر چه ‏به دور از مسائل سیاسى نیستند. در مورد فقها نیز اگر به سوابق محقق‏ثانى، كاشف‏الغطاء بزرگ، ملااحمد نراقى، میرزاى قمى، شیخ فضل‏الله نورى، محمد حسین نائینى غروى و به ویژه حضرت امام خمینى(ره) نظر كنیم مى‏بینیم ‏كه چون درگیر مسائل سیاسى بوده‏اند كم و بیش پیرامون «نظام سیاسى‏» و یا بنیان هاى آن با صراحت ‏به اندیشه‏ پردازى پرداخته‏اند و بر عكس‏فقها دیگرى چون شیخ انصارى، صاحب جواهر، صاحب شرایع، شیخ طوسى، آیت‏الله بروجردى و دیگرانى كه درگیرى مستقیمى با مسائل سیاسى نداشته‏اند اگر چه به مسائل مربوط به نظام سیاسى عنایت داشته‏اند، اما بسیارمحدود و در حد ضرورت به آن پرداخته‏اند.

ادامه دارد…

 نظر دهید »

دعا

04 مرداد 1394 توسط علي‌اوغلي

وقتی دعا می کنی،

دعای شما از این دنیا خارج می شود

و به جایی می رود که هیچ زمانی نیست

دعایت به قبل از پیدایش جهان می رود ،

دعایت به آن جایی می رود

که در حال نوشتن تقدیر تو هستند.

و تقدیر نویس مهربان عالم،

تقدیرت را با توجه به دعایت می نویسد.

 1 نظر

هشتم شوال، سالروز تخريب بارگاه ملکوتی ائمه بقيع توسط وهابيت

02 مرداد 1394 توسط علي‌اوغلي

در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري قبرستان بقيع به عنوان مهم‌ترين قبرستان اسلام به دست وهابيون تخريب شد.

در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري قبرستان بقيع به عنوان مهم‌ترين قبرستان اسلام به دست وهابيون تخريب شد.در کمتر کشوري به اندازه سرزمين حجاز، آثار مربوط به قرون نخستين اسلام وجود داشته است؛ چرا که زادگاه اصلي اسلام آن‌جاست و آثار گرانبهايي از پيشوايان اسلام در جاي جاي اين سرزمين ديده مي‌شود. ولي متأسفانه، متعصّبان خشک مغز وهّابي، بيشتر اين آثار ارزشمند را به بهانه واهي آثار شرک، از ميان برده‌اند و کمتر چيزي از اين آثار پرارزش باقي مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقيع است. اين قبرستان، مهم‌ترين قبرستان در اسلام است که بخش مهمي از تاريخ اسلام را در خود جاي داده و کتاب بزرگ و گويايي از تاريخ مسلمانان به شمار مي‌آيد.

وضعيت بقيع قبل از تخريب

تا پيش از تخريب و ويراني قبور مطهر بقيع توسط وهابيت متعصب كه براساس معتقدات خود، به تخريب بسياري از آثار تاريخي پرداختند، بر روي قبور پيشوايان و ساير بزرگان اسلام که در مدينه مدفون بودند گنبدها و بناهايي قرار داشت. ائمه بقيع در بقعه بزرگي که به‏ طور هشت ضلعي ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفيدکاري شده بود مدفون بودند. پس از تسلط وهابيون بر مدينه آن‌ها ضمن تخريب قبور، آثاري که بر روي قبور قرار داشت را نيز از بين بردند. در جريان اين واقعه بارگاه امام حسن مجتبي (ع)، امام سجاد (ع)، امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق(ع) ويران شد. آنان اضافه بر قبور مطهر ائمه معصومين (ع)، ديگر قبور را هم تخريب كردند كه عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا (س)، عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پيامبر اسلام، قبر مطهر فاطمه بنت‌اسد (ع) مادر اميرالمومنين (ع)، قبر مطهر حضرت ام‌البنين (ع)، قبرعباس عموي پيامبر، ابراهيم پسر پيامبر (ع)، قبر اسماعيل فرزند حضرت صادق (ع)، قبر دختر خواندگان پيامبر (ع)، قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر (ع) و قبور شهداي زمان پيامبر (ع).

نخستين تخريب قبور ائمه بقيع

نخستين تخريب قبور مطهر ائمه‌ بقيع به دست وهابيون سعودي در سال 1220 هجري يعني زمان سقوط دولت اول سعودي‌‌ها توسط حكومت عثماني روي‌ داد، پس از اين واقعه‌ تاريخي - اسلامي با سرمايه‌گذاري مسلمانان شيعه و به‌ كار بردن امكانات ويژه‌اي، مراقد تخريب‌ شده به زيباترين شكل بازسازي‌ شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقيع به يكي از زيباترين مراقد زيارتي و در واقع مكان زيارتي - سياحتي مسلمانان تبديل‌ شد.

دومين تخريب بقيع

دومين و در واقع دردناك‌ترين حادثه تاريخي - اسلامي معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از روي‌ كار آمدن سومين حكومت وهابي عربستان مربوط ‌مي‌شود؛ سالي كه وهابيون به فتواي سران خود مبني بر اهانت و تحقير مقدسات شيعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بيت ‌پيامبر(ص) را مورد دومين هجوم وحشيانه‌ خود قراردادند و بقيع را به مقبره‌‌اي ويران‌ شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبديل‌ كردند.

تخريب قبور در مكه، مدينه، جده و كربلا

وهابيون در سال 1343 هجري قمري در مكه گنبدهاي قبر حضرت عبدالمطلب (ع)، ابي‌طالب (ع)، خديجه (ع) و زادگاه پيامبر (ع) و فاطمه زهرا (ع) و “خيزران” عبادتگاه سري پيامبر (ع) را با خاك يكسان كردند و در جده نيز قبر “حوا” و ديگر قبور را تخريب كردند. در مدينه نيز گنبد منور نبوي را به توپ بستند، ولي از ترس مسلمانان، قبر شريف نبوي را تخريب نكردند آن‌ها همچنين در شوال 1343 با تخريب قبور مطهر ائمه بقيع (ع) اشياء نفيس و با ارزش آن قبور مطهر را به يغما بردند و قبر حضرت حمزه (ع) و شهداي احد را با خاك يكسان و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پيامبر (ع) و ديگر قبور را هم خراب كردند.

وهابيون متعصب در همان سال به كربلاي معلي حمله كردند و ضريح مطهرحضرت امام حسين(ع) را كندند و جواهرات و اشياء نفيس حرم مطهر را كه اكثرا از هداياي سلاطين و بسيار ارزشمند و گرانبها بود، غارت كردند و قريب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را كشتند. سپس به سمت نجف رفتند كه موفق به غارت نشدند و شكست خورده برگشتند.






 

 نظر دهید »

مراحل خودسازی بزرگان

31 تیر 1394 توسط علي‌اوغلي

یکی از مهمترین مباحث اخلاق، خودسازی است که به بعد روحانی و معنوی انسان مربوط می شود؛ آدمی در جهت نیل به کمال لازم است به تزکیه نفس و خودسازی رو آورد.

که معنای لغوی آن عبارت است از: پاک نمودن خود از ناپاکی ها و در اصطلاح یعنی: فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی خود و به ظهور و فعلیت رساندن امكانات بالقوه ای كه خدای متعال در فطرت انسان قرار داده است. حال باید دید انسانی که قصد دارد به سعادت و خوشبختی برسد از چه راههایی می تواند به خودسازی و تزکیه دست یابد.
مراحل خودسازی

از روش های بسیار موثر در خودسازی معنوی، استفاده از ابزاری است که بزرگان اهل معرفت و پیشتازان وادی معنویت و تقوا بیان کرده اند. و آن دارای چند مرحله است:

الف)آگاهی و تنبه

تا انسان از خود فراموشی خارج نشود نمی تواند به بیداری و آگاهی برسد.بدین جهت اولین مرحله تزکیه آگاهی است چنانچه حضرت امام (رحمه الله علیه) می فرماید: «… منزل اول انسانیت یقظه است و آن بیدار شدن از خواب غفلت و هشیار شدن از سکر طبیعت است و فهمیدن این که انسان مسافر است و هر مسافر زاد و راحله می طلبد و راحله انسان خصال خود انسان است.»(1)

خواجه عبدالله می‌فرماید: «قیام لله عبارت از بیداری از خواب غفلت و برخاستن از دره سستی است و آن نخستین نوری است که قلب بنده ـ به دلیل دیدار نور تنبه و هوشیاری ـ به آن زندگی یابد.»(2)

ب) تفکر

تفکر در این مقام عبارت است از آنکه انسان لااقل در هر شب و روز مقدارى ولو کم ، تفکر کند در اینکه آیا مولاى او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتى را از براى او فراهم کرده و بدن سالم و قواى صحیح که هر یک داراى منافعى است به او عنایت کرده و این همه نعمت و رحمت برای او فراهم کرده و از طرفى هم این همه انبیا فرستاده و کتاب‌ها نازل کرده و راهنمایى‌ها نموده است. پس وظیفه ما در مقابل مالک الملوک چیست؟

حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «لا عمل کالتفکر؛ هیچ عملی هم چون تفکر و اندیشیدن نیست»(3)
انسانی که قصد حرکت در جهت کمال و تربیت نفسانی خود دارد ابتدای هر روز لازم است با خود شرط کند که در طول روز مرتکب گناهی نگردد.

ج) مشارطه و عزم

عزم یعنی تصمیم بر ترک گناهان و انجام واجبات بگیری، تصمیم و اراده ای قاطع و سخت. چرا که قدم در راهی نهادی که دارای مشکلات و سختی های زیادی می باشد که بدون صبر و عزم نمی توان به مقابله با آنها برخواست و سالک و مجاهد می بایست به حول و قوه خداوند چنان عزمی داشته باشد(4)

که در مقابل همه مشکلات بایستد و بر آنها فائق آید. حضرت امام خمینی (ره) در اهمیت عزم از استاد خویش نقل کرده اند که ایشان عزم را جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان دانسته اند. و فرموده اند بیشتر از هر چیز گوش دادن به موسیقی، ‌عزم و اراده را ضعیف می کند.(5)

و مشارطه یعنی انسانی که قصد حرکت در جهت کمال و تربیت نفسانی خود دارد ابتدای هر روز لازم است با خود شرط کند که در طول روز مرتکب گناهی نگردد. مثلاً کسی که می خواهد با یک صفت بدی که در او وجود دارد و یا عادت زشتی که در خود احساس می کند به مبارزه برخیزد، باید با خود عهد کند که آن صفت و یا عادت را از صحنه عمل و رفتار خود دور کند و شیوه زندگی خود را از حاکمیت آن بر کنار نگه دارد و این قدم اول است.(6)

د) مراقبه

پس از تصمیم و اراده قطعی در این خصوص باید همواره در طول روز و تا هنگام استراحت شبانگاهی به کشیک نفس پرداخته و لحظه ای از آن غافل نباشد تا وسوسه های نفسانی و حالات شیطانی نتواند او را از جاده حق و اعتدال خارج کرده و به سوی آن عمل و یا صفت زشت سوق دهد و یا کار پسندیده را در نظرش به صورت دیگری جلوه دهد و یا با تنبلی و کسالت او را از اقدام و ادامه بر انجام آن منصرف کند.(7)

در حالات علماء ربّانی و بزرگان دین نیز وقتی نظر می افکنیم ،‌دائماً مراقب نفس خویش بوده و اهمیّت فوق العاده ای برای تهذیب نفس و خودسازی قائل بوده اند، به طوری که پیوسته به مراقبت و محاسبه از نفس خویش می پرداخته اند.آیة الله سید احمد کربلائی(ره): در دستور العملی به یکی از شاگردان خویش می نویسد:«مواظبت کامل بر اداء‌ واجبات و ترک محرمات داشته باش و اولاً: در ابتدای صبح در این اندیشه کن. ثانیاً: کمال مراقبت را در طول روز داشته باش. ثالثاً: هنگام اراده خوابیدن محاسبه نفس کن. رابعاً: در صورتی که نفس مخالفتی نموده آن را جبران نما و نفس را با انجام ضّد میل آن مجازات نما.(8)

ر) محاسبه

«محاسبه» یعنی حسابرسی و بازنگری نسبت به گذشته و تعهد نسبت به آینده. حسابرسی و تفتیش نسبت به حالات نفسانی و اعمال صادر شده از شخص در طول روز، از ضروری ترین کارهاست که بدون آن هیچ حرکتی رو به سامان نخواهد رفت. پس اگر طاعتی انجام داده بر آن بیفزاید و اگر معصیتی مرتکب شده در صدد جبران آن برآید.

امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «لیس منا من لم یحاسبه نفسه فی کل یوم، فإن عمل حسناً استزاد الله و إن عمل سیئاً استغفرالله منه و تاب إلیه؛ هر کس روزانه به حساب خود رسیدگی نکند، تا اگر کار نیکی انجام داده است از خداوند تقاضای توفیق بیشتری کرده و چنان چه مرتکب عمل زشت و گناهی شده است و از او طلب آمرزش و توبه کند، از ما نیست».(9)
بهترین علاج ها كه علما اخلاق و اهل سلوک برای معالجه مفاسد اخلاقی فرموده اند این است كه هر یک از اخلاق های زشت را كه در خود می بینیم در نظر بگیریم و بر خلاف آن تا مدتی مردانه اقدام كنیم و از خدای تعالی در هر حال توفیق طلب كنیم مسلماً بعد از مدتی آن خُلق زشت رفع خواهد شد.و در این راه خودسازی بهتر است با خوبان همنشین باشیم و دعا و توسل را نیز فراموش نکنیم.

ه) مۆاخذه

پس از فراغت از محاسبه و بازنگری در اعمال روزانه و داد خواهی انسان از خود در محکمه وجدان و مقصر شناختن خود، نوبت به مواخذه می رسد. قدم نهایی در طی این عملیات این است که با برخورد جدی با خود و گریبان گیری از خویشتن و تنبیه نفس به وسیله روزه و مانند آن در صورت نقض پیمان، از او برای رعایت کردن و نشکستن دوباره آن تعهد بگیرد.

و در آخر نیز بهترین علاج ها كه علما اخلاق و اهل سلوک برای معالجه مفاسد اخلاقی فرموده اند این است كه هر یك از اخلاق های زشت را كه در خود می بینیم در نظر بگیریم و بر خلاف آن تا مدتی مردانه اقدام كنیم و از خدای تعالی در هر حال توفیق طلب كنیم مسلماً بعد از مدتی آن خُلق زشت رفع خواهد شد.و در این راه خودسازی بهتر است با خوبان همنشین باشیم و دعا و توسل را نیز فراموش نکنیم.

پی نوشتها:

1ـ چهل حدیث امام خمینی،ص98.

2ـ منازل السائرین، ص 34.

3ـ نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت 113.

4ـ علامه تهرانی، رساله لب اللباب، ص 105.

5ـ چهل حدیث، امام خمینی (ره)، ص 7.

6ـ مهدی موسوی کاشمری، كتاب روش های تربیت،ص 33.

7ـ همان.

8ـ تذکره المتقین، ص 176.

9ـ اصول کافی، ج 2، ص 453.

 

 نظر دهید »

آیا دلیل تاکید بر نماز صبح را میدانید ؟

30 تیر 1394 توسط علي‌اوغلي


باخواب غلظت خون بالا میرود

وهرچه به صبح نزدیکــ میشویم خون غلیظ تر میشود

ودرست لحظات نزدیک شدن به اذان به حد اعلا می رسد

کسانی که بیدار میشوند با وضو گرفتن قدری خون تنظیم میشود

وبا خواندن نماز بدن کاملا بالانس شده و به حالت نرمال باز میگردد

بیخود نیست میگوییم خدا از مادر هم مهربانتر است

كسانیكه با یوگا و نرمش های آرامش بخش و انرژی درمانی آشنایند

میدانند ، چاكراها نقاط ورود و خروج انرژی به بدن هستند.

اگر دقت کرده باشید هنگام وضو گرفتن تنها جایی که از پایین به بالا شسته میشود مسح پاست .

شما از نقطه ی انگشت شست پا دست خود را به سمت بالا میکشید . چرا ؟؟؟

تنها جاییکه انرژی مثبت به بدن برمیگردانید مسح پا میباشد.

در تمام مراحل وضو گرفتن با هفت چاکرای بدن سر و کار داریم.

در تمام مراحل از تمام چاکراها به وسیله ی آب که منبع پاکی و

قداسته انرژی های منفی بدن رو به سمت خارج دفع کرده

و در مرحله ی آخر وضو گرفتن انرژی مثبت رو وارد بدن میکنیم…
.

.
Animated pictures of flowers (111)shabhayetanhayi.ir
.
.
اهمیت نماز صبح
.

.
1- نماز صبح مشهود ملائکه است.

.
قرآن مجید:نماز فجر(نماز صبح) مشهود ملائکه است(بنی اسرائیل/آیه۷۷)
گر چه تمام نمازها مشهود ملائکه است ولی نماز صبح در این وادی از ویژگی خاصی بهره مند است.
در روایات اسلامی آمده که : ((نماز صبح از میان نمازها این امتیاز دارد که
ملائکه شب و ملائکه روز آن را مشاهده می کنند.
زیرا نماز صبح اگر در اول وقت خود انجام شود دقیقاً در لحظه ای انجام شده است
که ملائکه شب جای خود را به ملائکه روز می دهند.
و هر دو گروه از فرشتگان شاهد اقامه آن خواهند بود.
بنابراین نماز صبح که در اول وقت خوانده شود در دو پرونده ثبت می شود.))
(وسایل شیعه/ج۳/ص۱۵۶/بحار/ج۸/ص۷۳)
.
۲- نماز صبح را با لباس زیر نخوانید

.
((استادشهید مطهری اهمیت ویژه و فوق العاده ای برای نماز قائل بودند.
ایشان هرگز با لباس خانه نماز نمی خواند، مخصوصاً نماز صبح را.))
ما که از رختخواب بیرون می آییم با همان لباس زیر نماز صبح را می خوانیم
اما ایشان به هنگام نماز، لباس می پوشیدند عمامه به سر می گذاشتند
و خودشان را برای نماز آراسته می کردند.شاید این کار بدین سبب بود که،
می خواستند از همان آغاز صبح که لباس می پوشیدند
آمادگی روحی پیدا کنند
یعنی ((من می خواهم کاری انجام دهم که سرسری نیست.
این حالت آمادگی قبل از نماز مسلماً تاثیر روحی بسزایی دارد.))
.
۳- مواظب نماز صبح باشید

.
رسول خدا: کسی که نماز صبح نخواند قرآن از او بیزار است.
هرکه نماز ظهر بجا نیاورد پیامبران الهی از او بیزارند.
هرکه نماز عصر را ترک کند فرشتگان از او بیزار است.
هرکه نماز مغرب نخواند دین از او بیزار است.
هرکه نماز عشارا ترک کند خدای جهان از او بیزار است.(اسرار الصلوه/ص۳۴)
.
۴- نماز صبح را منافقین دوست ندارند

.
رسول خدا: نماز صبح و نماز عشا سنگین ترین نمازها در نظر منافقین است.
(مستدرک وسایل/ج۱/ص/۱۸۳)
.
.
namaz
.
.
۵- حاجات مهم را بعد از نماز صبح از خدا بخواهید

.
روایت شده است که ((حاجات مهم خود را در نماز صبح از خداوند مسالت نمایید.))
امام حسن مجتبی(علیه السّلام) می فرماید:
از رسول خدا شنیدم که فرمود: هرکس نماز صبح بگذارد آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد می کند.
.
۶- از رحمت خدا دور نشوید

.
حضرت مهدی(علیه السّلام) به یکی از مشتاقان دیدارش که به زیارت آن حضرت موفق شده بود دوباره فرمود:
از رحمت خدا دور است کسی که نماز صبح را چندان تاخیر بیندازد تا ستاره ها ناپدید شوند
و نماز مغرب را به حدی تاخیر بیندازد تا ستاره ها ظاهر شوند.(حق الیقین/ص۳۰۲)
.
۷- نماز صبح به جماعت

.
رسول خدا چون شنید تعدادی از مسلمین در نماز جماعت صبح حضور ندارند فرمود:
اگر آنها از ثواب زیاد نماز جماعت صبح و عشا خبر داشتند مانند راه رفتن کودکان شیرخوار،
خود را به نماز جماعت می رساندند(بهترین پناهگاه/ص۹۴)
اسحاق ابن عمار از امام صادق(علیه السّلام) سوال کرد که :
خبر ده ما را از برترین وقت برای نماز صبح.
امام فرمود:هنگام طلوع فجر
چون خداوند می فرماید: اِنّ قران الفجر کانَ مشهوداً(اسرا ۷۸)
یعنی نماز صبح را ، فرشته روز و فرشته شب هر دو مشاهده می کنند.
پس هرگاه بنده نماز صبح را با طلوع فجر بخواند،دو مرتبه پاداش نوشته می شود،هم فرشته صبح می نویسد و هم فرشته شب.
(ثواب الاعمال/ص۸۵)
.
۸- ای بی خبرها برخیزید

.
و در روایتی آمده که حضرت امام حسین(علیه السّلام) در کودکی تعابیر زیبایی در مورد پرندگان داشتند و در مورد خروس می فرمودند:
خروس در موقع اذان فریاد می زند: قوموا ایها الغافلون ، قوموا ایها الغافلون
یعنی ای بی خبرها برخیزید، ای بی خبرها برخیزید.

.

.
هنگام سپیده دم خروس سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آینه ی صبح کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 42
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

ولایت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • انتظار
  • پیامبر اسلام
  • شعبان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس