ولایت

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

«منتظر» موجودی به وسعت جهان

14 خرداد 1394 توسط علي‌اوغلي


مهدویت دارای ماهیتی جهانی و تمدنی است و با ظهور منجی عالم، تمام انسان ها زیر لوای توحید قرار خواهند گرفت. هر گاه سخن در عرصه مهدویت وارد می شود صحبت از ایجاد حکومتی است در مقیاس جهانی. اگر سخن از عدل و داد است بر تمام صحنه زمین گسترده خواهد شد و اگر صحبت پیرامون برچیده شدن بساط کفر و نفاق است همه پهنه گیتی مدنظر است. هویتی که در آیات و ادعیه مربوط به حضرت به طور محسوسی به چشم می خورد. از جمله:
«هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون» 1
بر اساس تفاسیر اهل بیت علیهم السلام از این آیه، کسی که رسالت انبیاء را به نتیجه می رساند حضرت مهدی علیه السلام است.
“السلام علیک یا وعدالله الذی ضمنه” 2
حضرتش وعده خداوند است. وعده ای مبنی بر گسترش عدالت در تمام جهان.
“أنت الولی الذی لایدافع، ذخرک الله لنصرة الدین و اعزاز المومنین و الإنتقام من الجاحدین” 3
ایشان تنها ولی امری هستند که در تمام جهان کسی را توان مقابله با او نبوده و تنها ذخیره خداوند برای یاری دین و عزت بخشی به مومنان و انتقام گیری از دشمنان است که محصور در مرزهای جغرافیایی نخواهد ماند.
“السلام علی مهدی الذی وعد الله عزّ و جلّ به الأمم ان یجمع به الکلم و یلم به الشعث” 4
وجود مبارکی که خداوند به واسطه ایشان به تمامی امتها وعده داده که از پراکندگی نجات یابند و حول کلمه توحید جمع گردند.
عبادت با امام مستتر در دولت باطل، یا عبادت با امام ظاهر در دولت حق؟
تا بدین جا مطالبی است که مکرر گفته شده و شنیده شده است. نکته قابل توجه اینکه روح و کارکرد جهانی چیزی نبوده که منحصر در امام امت باشد. در برخی روایات از شیعیان خواسته شده که افق دیدارشان منتهی إلیه جهان باشد.
عمار ساباطی می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا عبادت با امام مستتر در دولت باطل افضل است یا عبادت در ظهور و دولت حق؟
ایشان فرمودند: ای عمار به خدا سوگند صدقه پنهانی از صدقه آشکار بهتر است و عبادت شما در نهان به همراه امام مستتر بهتر. زیرا در دولت باطل از دشمنان خود می ترسید. بدانید هر یک از شما که نماز فریضه را فردی و نهان در وقت آن بخواند خدای تعالی بر او ثواب 25 نماز فردی بنویسد و هر یک از شما حسنه ای انجام دهد برای او 20 حسنه است.
فرهنگ مهدوی به شدت نیازمند انسان هایی است که پا را فراتر از خود گذاشته و مصلحت جامعه آن هم در مقیاس جهانی را بر مصالح خود ترجیح می دهند. این حرکت جهانی زمانی ارزش و اهمیت می یابد که از تلاش های دشمن در عرصه های مختلف جهت تخریب چهره مهدویت و منجی بشریت آگاه می شویم
گفتم: فدای شما اگر چنین است دیگر آرزومند نیستم که از اصحاب قائم در دولت حق باشم.
فرمود: سبحان الله! آیا دوست نمی داری که خدای تعالی عدل و حق را در بلا آشکار کند. حال عموم بندگان را نیکو گرداند. وحدت و الفت بین قلوب پریشان و پراکنده برقرار کند و در زمین خدای تعالی معصیت نشود. حدود الهی در میان خلق اقامه گردد و خداوند حق را به اهلش برگرداند و آن ها را غالب گرداند. تا به حدی که هیچ حقی از ترس خلقی مخفی نماند. ای عمار هر یک از شما بر این حال بمیرد نزد خداوند از شهدای بدر و احد برتر است. 5

نگرش فراشخصی به انتظار
حال که در مقام آرزو و تمنا دستور این است که منتظر، نگرشی جهانی و فراشخصی داشته باشد، قطعا به طریق اولی اگر قرار است در راستای این اتفاق عظیم برنامه ای تدوین گشته و قدمی برداشته شود باید دارای چشم اندازی جهانی باشد. منتظر حتی آنجا که خود را کانون توجه خود قرار داده و تلاش می کند با کسب معرفت به خدا، رسول و امام و عمق بخشی به این معرفت، گام های مستحکمی در راستای خودسازی و انجام واجبات و ترک محرمات بردارد، نگاهش دارای مقیاس جهانی است. او می داند تا خودی ساخته نشود و ارتباطی بین او و امام غائب ایجاد نگردد، تا زمانی که به واسطه رشد و تعالی، مجهز به یاری مولایش نشود، حرکتش دارای اثر قابل قبول در عالم نخواهد بود.
اگر تمام همّ و غمّ فردی خود و خواسته هایش باشد، به یقین در جرگه منتظران دوام نخواهد آورد. یعنی همان انسانی که فرهنگ نامشروع غرب در پی ساختن آن است. انسانی که خانواده و اجتماع زمانی برای او مطرح می شود که منفعتی از منافعش در پرداختن به آن دو باشد.
در حالی که فرهنگ مهدوی به شدت نیازمند انسان هایی است که پا را فراتر از خود گذاشته و مصلحت جامعه آن هم در مقیاس جهانی را بر مصالح خود ترجیح می دهند. این حرکت جهانی زمانی ارزش و اهمیت می یابد که از تلاش های دشمن در عرصه های مختلف جهت تخریب چهره مهدویت و منجی بشریت آگاه می شویم.
اگر تمام همّ و غمّ فردی خود و خواسته هایش باشد، به یقین در جرگه منتظران دوام نخواهد آورد. یعنی همان انسانی که فرهنگ نامشروع غرب در پی ساختن آن است. انسانی که خانواده و اجتماع زمانی برای او مطرح می شود که منفعتی از منافعش در پرداختن به آن دو باشد
تبلیغات مسموم اهل باطل
سرمایه های زیادی صرف می شود تا مهدی موعود و یاران او را خونریز و بی رحم جلوه داده و آینده ای را که به دست او ساخته می شود، تاریک و وحشتناک بنمایانند. در فیلم نوستراداموس این مطلب را به مخاطب القاء می کنند که امام عصر علیه السلام فردی بی رحم و خونریز است و در اثر جنگ تعداد زیادی بیوه و یتیم بر جای می گذارد. آن حضرت را با لباس های عربی نشان می دهند که هر کاری بخواهد می تواند با فشار دادن یک کلید انجام دهد. ولی ما باید متحد شویم و جلوی او را بگیریم دنیا باید مانع قیام او شود. زیرا برای مردم جز بلا و مصیبت چیزی به ارمغان نمی آورد. باید کاری کرد مردم از او متنفر شوند. 6

منتظر، و جهاد در جبهه جهانی
در چنین شرایطی است که به فرموده مقام معظم رهبری، “منتظر” نقطه ای را که در آن ایستاده است مرکز دنیا تلقی کرده و برای اصلاح تمام دنیا تلاش می کند. در این نگاه دیگر مهم نیست که او یک مبلغ دینی است یا یک صنعتگر یا یک تولیدکننده. تحصیل کرده حوزه است یا دانشگاه. تفاوتی ندارد زن باشد یا مرد. در هر جایگاهی که باشد هویت حقیقی او جهانی اندیشیدن و جهانی عمل کردن است.
در این نگاه تک تک افراد انسانی با هدف «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّه» زندگی می کنند و جهتگیری زندگی شان صدور اسلام به تمام نقاط جهان است. هر فردی در حد توان و تخصص خود، اگر محصولی تولید می شود تمام تلاش این است که حاصل دست یک مسلمان به دنیا عرضه می شود و اگر قلمی به کار می افتد برای معرفی چهره واقعی دین اسلام به دنیاست. اگر کشفی و اختراعی انجام می شود برای نشان دادن توان جامعه اسلامی به دنیاست تا زمانی که پرچم اسلام در دورترین نقطه جهان به اهتزاز درآید.

پی نوشت:
1. توبه؛33
2. زیارت آل یاسین
3. مفاتیح الجنان زیارت حضرت صاحب الامر؛ ص858
4. همان ص 864
5. کمال الدین و تمام النعمه ج2 ص 548
6. حضرت مهدی از ظهور تا پیروزی؛ ص 139

 نظر دهید »

به سر امده اند حوصله ها...

07 خرداد 1394 توسط علي‌اوغلي

 

 

 

 

نگران شده‌اند قافله‌ها، به سر آمده‌اند حوصله‌ها


به دعای نیل فاصله‌ها، تو بزن عصای اجابتی

 نظر دهید »

خصوصیات زن مهدوی نسبت به همسر خود

07 خرداد 1394 توسط علي‌اوغلي


زنها موجوداتی ظریف و احساساتی هستند که البته این احساسات از ویژگی های تکوینی زن محسوب می شود[1] و ابزاری است برای دلربایی از شوهر خود و راهی است برای رسیدن زن به کمال. اما همواره باید بکوشد و فراموش نکند که در زندگی، نمی توان با احساس صرف زندگی کرد و بلکه در خیلی مواقع باید احساس را کنار گذاشته و با عقل تصمیم بگیرد. زن مهدوی زنی است که در زندگی مشترک با همسر خود ترکیب مناسبی از «عقل» و «احساس» را کنار هم می گذارد و بهترین یاور و شریک زندگی برای همسر خود می شود.


1- اطاعت ازشوهر: در روایتی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل است که فرمود: «اگر می خواستم دستور دهم کسی برای غیر خداوند سجده کند، همانا به زن دستور می دادم که برای شوهرش سجده نماید.»[2] روشن است که سجده برای غیر خداوند جایز نیست و چنین تعبیری صرفاً به غرض ترغیب زنان به حفظ احترام و اطاعت شوهران بیان شده است.
اسلام تاکید دارد که در هر جمع یا گروهی که انسان ها قرار می گیرند برای خود یک رئیس یا یک مسئول انتخاب کنند. خانواده یکی از این جماعتهاست و خداوند مسئول آن را انتخاب کرده است. مرد مسئول خانواده است و دیگر اعضای خانواده باید تحت قیمومیت او قرار بگیرند. از این روست که اسلام سفارش زیادی به زنان کرده است که در خانواده، اطاعت مردان را پیشۀ خود سازند. اطاعت زن نسبت به مرد در همۀ شئون زندگی می باشد، البته به غیر از مواردی که اطاعت از مرد، در جهت مخالفت با حکم خداوند است که در این مورد زن نباید از شوهر خود اطاعت کند.
زن مهدوی زنی است که در زندگی مشترک با همسر خود ترکیب مناسبی از «عقل» و «احساس» را کنار هم می گذارد و بهترین یاور و شریک زندگی برای همسر خود می شود.
بنابراین زن مهدوی بزرگترین خصلت خود را، اطاعت از شوهر می داند چرا که سعادت و شقاوت زن به آن بستگی دارد، زیرا امام صادق علیه السلام می فرمایند: «چه سعادتمند است زنی که شوهرش را گرامی بدارد، او را نیازارد و او را در هر حال اطاعت کند.»[3] در این زمینه زنان از بهترین الگو برخوردارند؛ حضرت علی علیه السلام می فرماید: «به خدا قسم تا زمانی که زهرای مرضیه زنده بود… در هیچ امری مرا نافرمانی نکرد.»[4]
2- بهترین یاور برای اطاعت خداوند: یکی از مهمترین وظایف زنان همین موضوع است که بارها و بارها داستان آن را از منبرها و سخنرانیها شنیده ایم. در یکی از روزهای ابتدائی زندگی آن دو بزرگوار، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دیدارشان رفت و از حالشان جویا شد. ایشان از حضرت علی علیه السلام پرسیدند: همسرت را چگونه یافتی؟ حضرت در پاسخ ایشان فرمودند: «همسرم بهترین یاورم در راه اطاعت و بندگی خداوند است.»[5]
3- درخواست از شوهر، در حد استطاعت او: متاسفانه برخی خصلتها مانند چشم و همچشمی و یا اسراف، دامنگیر خانواده های ما شده است و باعث یکسری اختلافات میان همسران گردیده است. در حالی که اگر خوب دقت کنند می یابند که بسیاری از خرجهایی که می کنند غیرضروری است و می توان آن را انجام نداد. حضرت زهرا علیهاالسلام الگوی عملی همۀ زنان مهدوی است. به این سخن حضرت دقت فرمایید؛ «ای ابالحسن؛ از پروردگار عالمیان شرم کردم از اینکه شما را به امری تکلیف کنم که در توانتان نیست.»[6]


پی نوشت:
[1] ر.ک. هویت و نقش های جنسیتی، محمدرضا زیبایی نژاد، نشر مرکز امور زنان، ص93
[2] وسائل الشیعه، ج14، ص115
[3] مستدرک الوساتل، ج14، ص247
[4] بحارالانوار، ج43، ص134
[5] بحارالانوار، ج43، ص117
[6] الاربلی، کشف الغمه، ج1، ص469. بحارالانوار، ج43، ص59

 نظر دهید »

راهی برای نزدیک شدن به بزرگترین آرزوی شیعه

03 خرداد 1394 توسط علي‌اوغلي




بزرگترین دغدغه و آرزوی شیعیان، در کنار امام زمان خود بودن و ارتباط داشتن با حجّت الهی است اما هم اکنون که به امر الهی امام غایب هستند و ارتباط ظاهری و ملاقات با ایشان مقدور همگان نیست، باید به توصیه ائمه معصومین علیهم السلام - که ارتباط معنوی و دیدن ایشان از راه چشم دل است - عمل نمود که تنها به وسیله دعا در حق امام این ارتباط برقرار خواهد شد. حضرت ولیّ عصر(عج) فرمودند: «برای تعجیل ظهور زیاد دعا کنید كه آن فرج و رهایی شما است».(1) پس ابتدا باید با آداب و نحوه دعا کردن آشنا شویم، و با کمک دعاهایی که خودشان سفارش نمودند سعی در برقراری این ارتباط معنوی داشته باشیم. در این نوشتار به نکاتی در مورد آداب دعا و چگونه دعا کردن، جهت ارتباط قلبی با امام زمان(عج) اشاره می شود.(٢)

ستغفار قبل از دعا
شایسته و موکَّد است که دعاکننده خودش را از آنچه مانع از قبولی عبادت است پاک نماید، و نَفْس خویش را از خوی ناپسند و رفتار زشت و کارهای ناروا تهذیب کند، زیرا که دعا از بهترین عبادت های شرعی است، به ویژه دعا برای تعجیل فَرَج مولایمان حضرت حجّت(عج) و خواستن ظهور و عافیت برای آن جناب. در نتیجه، استغفار و توبه قبل از دعا سفارش شده است.

خلوص نیت
می‎بایست نیّت شخص در دعا از تمام آلایش های نفسانی و هواهای شیطانی خالص باشد، زیرا که خلوص نیّت از مهمترین اموری است که رعایتش بر انسان واجب است، چنانکه آیاتی از قرآن و روایات متواتری بر آن دلالت دارد.(٣)

دعا با همه زبان ها
از آنجایی كه به همه مسلمان ها سفارش شده دعا كنند و علاوه بر دعاهایی كه از قول ائمه علیهم السلام نقل شده، انسان می تواند با زبان و كلام خودش برای حضرت دعا كند، چه با زبان فارسی و چه با زبان عربی و یا زبان های دیگر، در این صورت ثواب ها و آثار و نتایج دعا برای تعجیل ظهور و فَرَج آن حضرت نیز محقق می‎شود. (٤)

 

پی نوشت:
1) کمال‌الدین، شیخ صدوق، 2/۴۸۵: و اكثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فان ذلك فرجكم.
2) مکیال المکارم، محمد تقی موسوی اصفهانی؛ ج2.
3) امام علی علیه السلام فرمودند: «اُخلص فی مسألة لربك» آنچه خواهی، خالصانه از پروردگارت بخواه؛ نامه 31 نهج البلاغه.
4) همچنین فرقی ندارد که دعا به نظم باشد یا نثر، چنانکه تفاوت نمی‏کند که عبارت دعا را خود دعاکننده إنشا کرده باشد یا غیر او.

 2 نظر

یا صاحب الزمان

31 اردیبهشت 1394 توسط علي‌اوغلي

 نظر دهید »

انتظار

31 اردیبهشت 1394 توسط علي‌اوغلي

 نظر دهید »

مامسلمانیم

02 بهمن 1393 توسط علي‌اوغلي

دل کائنات و پیمبران همه زیر نور ضلاله
بلغ العلی بکماله
همه آسمان و زمینیان به رخش نبوده مثاله
کشف الدجی بجماله
که فرشتگان و جهانیان همه در امید وصاله
حسنت جمیع خصاله
شده بوی گل پر نام او، چه شود ز میمی و داله
صلو علی و آله

 

 نظر دهید »

حالا حرف ما این روز ها همین است:

01 بهمن 1393 توسط علي‌اوغلي

ای رسول خدا! به خدایی که تو را به پیامبری برگزید و در جای جای قرآنش به این انتخاب خود بالید و افتخار کرد و برای آرامش دل تو سوره نازل کرد و برای دلنگرانی هایت قبله را تغییر داد و برای غصه هایت بشارت های همراهی اش را فرستاد، تمام سرمایه ی ما دوست داشتن شما و اهل بیت شماست و خدا خودش خوب می داند که اگر همه چیزمان را از ما بگیرند حاضر نیستیم عشق به شما و اهل بیتتان را کنار بگذاریم:

ما را سری است با تو که گر خلق روزگاردشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

ما می دانیم که فریاد عشق ما به شما، چیزی نیست که به عزت شما در عالم بیفزاید یا ابرهای تیره توهین به شما را کنار زند چرا که این خداست که شما را در برابر توهین کنندگان به شما کفایت خواهد کرد که : انا کفیناک المستهزیین…

اما این را هم می دانیم که این فریاد، تمام بغض عاشقانه ای است که از ارادت صادقانه ما به شما نشأت گرفته تا در انتهای این صف عاشقان شما، ما را هم با این کلاف کم ارزشمان، جزو عاشقان شما حساب کنند. تمام بضاعت ما در برابر شما همین عشق و فریاد عاشقانه ای است که امروز در برابر این توهین به خشمی شعله ور تبدیل شده :

یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعه مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین

ما عاشقانه شما را خواستیم، بشارت بهشت هم که همان گوشه نگاه شماست؛ از شما …

 نظر دهید »

ادای حق نعمت ولایت

24 اردیبهشت 1393 توسط علي‌اوغلي

منظور از «أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتی»(مائده/3) چیست؟

 


امامت

در این آیه چند نکته وجود دارد : اول اینکه خدا می فرماید «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ دینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْن» امروز کفار از دین شما مأیوس شدند. منظور سران کفر است و در روایت هم داریم: فرماندهان شیطان در روز غدیر از ابلیس تبری جستند، زیرا همه وعده های او نقش برآب شده بود.

در ادامه آیه می فرماید«الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُم وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً» که خود این سه نکته است؛ اکمال دین، اتمام نعمت و دین مورد رضایت خدا قرار گرفت.

برای اینکه نعمت ولایت امام شناخته بشود از داستان حضرت ابراهیم شروع می کنیم. خدا می فرماید «وَ كَذلِكَ نُری إِبْراهیمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَكُونَ مِنَ الْمُوقِنین»(انعام/75) ما این گونه ملکوت آسمان ها و زمین را بر ابراهیم ارائه کردیم. همه موجودات عالم دارای باطن و ملکوتی هستند که داریم «بِیَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیْ‏ء»(یس/83) یعنی ملکوت عالم در دست خداست و تدبیر عالم ملک از آنجاست لذا در شب قدر تقدیر عالم در ملکوت واقع می شود و همه آنها را به امضای حضرت می رسانند که او هم اما ملکوت است و هم امام عالم ملک.

در ادامه خدا می فرماید : «فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ الَّیْلُ رَءَا كَوْكَبًا قَالَ هَاذَا رَبىّ‏ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الافِلِین» که این ظاهرا سیر خود حضرت ابراهیم است گرچه می خواهد تعلیم سیر و سلوک به دیگران هم بکند. می گوید: شب تاریک شد و در ظلمت شب ستاره ای را از دور دید و گفت که این پروردگار من است و وقتی ستاره غروب کرد، گفت که من خدای غروب کننده را دوست ندارم. چیزی که غروب دارد نمی شود به آن دل بست.

یک تعبیر می تواند این باشد که حضرت ابراهیم به ستاره پرست ها یا خورشید پرست ها درس می داد، که من هم قبول دارم که ما در ظلمات هستیم و نیاز به نور رَب داریم. حتی اگر در این عالم ملک، نور خورشید و ستاره نباشد ما در تاریکی محض هستیم. ولی خورشید و ستاره نمی توانند رَّب ما باشند و ما را هدایت کنند و باید متوجه رب واقعی شد.

در قیامت فرد می گوید: خدایا من در دنیا چشم داشتم چرا چشم را از من گرفتی؟ ندا می آید که «قَالَ كَذَالِكَ أَتَتْكَ ءَایَاتُنَا فَنَسِیتهََا وَ كَذَالِكَ الْیَوْمَ تُنسى» یعنی آیات ما رو به تو آوردند ولی تو از این آیات غفلت کردی و امروز هم تو مورد توجه نیستی

 

اما تعبیر دیگری هم می شود داشت آن هم این است که ابراهیم(علیه السلام) می خواست تعلیم کند که سیر ما فقط در این عالم مُلک نیست که با ستاره و خورشید بشود همراه شد و در ضمن آنها غروب دارند. خدا باید خورشید و ماه و ستاره ای خلق کرده باشد که همه عوالم را نورانی کند و با آن نور در همه عوالم باید سلوک داشت و غروب نداشته باشد. و باید به سمت ماه و ستاره ای برویم که غروب ندارند. آن نور هم در قرآن معرفی شده است: «و الشمس و ضحیها و القمر اذا تلاها» که خورشید نبی اکرم است و پرتوی این خورشید، دین نبی اکرم است که عالم را روشن می کند. قمری که تلو و دنباله او می آید و نور آنرا به عالم می تاباند و دین او را منعکس می کند وجود مقدس امیرالمومنین(علیه السلام) است.

در آیات دیگر هم همین معنا هست که «وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُون»(نجم/16) که علامات ما ائمه هستیم و نجم وجود مقدس نبی اکرم است.

پس گویی حضرت ابراهیم دارد تعلیم می دهد که ما در هر عالمی که باشیم نیاز به نور رب داریم که هدایت ما با این نور است و این نور البته در قالب خورشید و ستاره و … تمثل پیدا می کند و در عوالم دیگر هم تمثل دیگری دارند. پس اگر ایشان رویت در ملکوت داشته از این نور بهره برده است زیرا همان طور که دیدن در این عالم علاوه بر چشم، نور هم می خواهد ، در باطن عالم هم همین طور است که هم چشمی می خواهد که ملکوت عالم را ببیند و هم نوری می خواهد ملکوت را روشن کند. یعنی خورشیدی که نورش از سنخ عالم ملکوت است و ملکوت عالم را روشن می کند و آن نور نبی اکرم و ائمه معصومین است. حضرت ابراهیم هم گویی خودش می خواست از طریق این نور به عرش برود. و با همین نور هم رسید. مشاهده عالم ملکوت با این نور ممکن است.لذا جابربن یزید جوفی که از اصحاب سر است به امام صادق(علیه السلام) گفت: چطور خداوند ملکوت را به حضرت ابراهیم ارائه کرد و ما اهل ملک، ملکوت را ببینیم؟ امام اشاره به آسمان کردند و سقف کنار رفت و فرمود: «کذلک» یعنی همینطور. این شأن امام است.

در قرآن داریم که خدا به حضرت آدم گفت که به زمین هبوط کنید من هدایتی را برای شما می فرستم، اگر به این هدایت رو بیاورید، شقی نمی شوید و اگر از آن روی برگرداندید دچار سختی در زندگی می شوید. تا آیات می رسد به اینکه کسانی که از آیات ما اعراض کردند، «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی»(طه/124) یعنی در محشر هم کور می آیند.

بعد سوال می شود که «قَالَ رَبّ‏ لِمَ حَشَرْتَنىِ أَعْمَى‏ وَ قَدْ كُنتُ بَصِیرًا» چرا مرا کور محشور کردی؟ که روایت می فرماید که هم قلبش کور است و نمی تواند باطن عالم را ببیند و هم چشمش کور است و نمی تواند ظواهر را ببیند. پس در قیامت فرد می گوید: خدایا من در دنیا چشم داشتم چرا چشم را از من گرفتی؟ ندا می آید که «قَالَ كَذَالِكَ أَتَتْكَ ءَایَاتُنَا فَنَسِیتهَا وَ كَذَالِكَ الْیَوْمَ تُنسى» یعنی آیات ما رو به تو آوردند ولی تو از این آیات غفلت کردی و امروز هم تو مورد توجه نیستی. گویی همین چشمی که به انسان داده شده برای توجه به همین آیات است و آیات در روایات به ائمه تفسیر شده است. و اگر این توجه برود چشم و نور و … همه برداشته می شود. پس امام نوری است که ما با آن می توانیم در همه عوالم سیر کنیم.

نورالهی در بیوتی آمده است که بیت نبی اکرم اصل آن است و فروع آن بیت انبیاء و ائمه هستند. حتی بیوت انبیاء به ولایت تفسیر شده است

ادای حق نعمت بزرگ امام به چیست؟

ساده ترین سطح آن، حرف گوش کردن است. این شروع وادی است که اگر آن امام است، او را به امامت قبول کند و او را واجب الطاعة بداند و دنبال آن حرکت کند.

استقامت در مسیر ولایت کردن مهم است. پس هم اقرار و هم استقامت کنند که «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون»(فصلت/30) پس نعمتی که خدا به ما داده حقیقتا این نعمت است. اینکه در سوره رحمان مرتب می گوید «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان» حضرت می گویند بزرگترین آلاء و نعمت ها ما هستیم.

پس نورالهی در بیوتی آمده است که بیت نبی اکرم اصل آن است و فروع آن بیت انبیاء و ائمه هستند. حتی بیوت انبیاء به ولایت تفسیر شده است. در قرآن حضرت نوح به خدا فرمود «رَبِّ اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُۆْمِنا»(نوح/28) خدایا مرا بیامرز، پدر و مادرم را بیامرز و هرکس با ایمان وارد بیت من شد او را هم بیامرز. خب این کدام بیت است؟ در کافی دارد حضرت فرمودند «هی الولایة» کسی که وارد ولایت بشود، وارد بیت انبیاء شده است. در ادامه روایت، آیه تطهیر را معنا کرده اند که «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْت»(احزاب/33) که اهل البیت ما و ولایت ماست. هر کس وارد محیط ولایت بشود وارد بیت نبی اکرم شده است.


 نظر دهید »
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

ولایت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • انتظار
  • پیامبر اسلام
  • شعبان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس