کجائید ای شهیدان خدایی
اولین تصویر از غواصان دست بسته شهید
اولین تصویر از غواصان دست بسته شهید
چادری های آنچنانی، چادری هایی پولدار، با آرایش غلیظ ، تیپ های جلب توجه کننده و یا کسانی که موی خود را بیرون می گذارند!
در حجابی ملی و ایرانی است که در راستای پوشش و عفاف بانوان که از ارزش ها و توصیه های دینی محسوب می شود، مورد استفاده قرار می گیرد و یک حجاب برتر است. حجاب برتر یقینا بیشتر مورد استفاده قشری است که اعتقادی عمیق تر به احکام و باورهای دینی دارند افرادی که در گرما وسرما و سختی و آسانی این پوشش را برای خود حفظ می کنند و حفظ چادر را یک ارزش و یک الگو از حضرت زهرا سلام الله علیه می دانند؛ بانوی بزرگ اسلام که در همه شئون یک زن کامل بوده است و مسلما یک بانوی چادری سعی دارد در تمامی زمینه ها از سبک پوشش تا سبک زندگی اسلامی به ایشان اقتدا کند.
چادر فراتر از یک حجاب می تواند با توام شدن با اخلاق و سبک زندگی اسلامی یک هدایت کننده و مبلغ ارزش های اسلامی باشد اما این روزها قشری از بانوان چادری و قشر مذهبی را می بینیم که در مواردی با دور شدن از سبک زندگی و توصیه های اسلامی در حال ایجاد نوعی سبک زندگی فاصله گرفته از آنچه یک قشر مذهبی باید مقید به آن باشد، هستند. آسیب هایی که وقوع آن از طرف این قشر و در درون آنها می تواند سایر جامعه را مبتلا کرده و هم دیدی منفی نسبت به آنها ایجاد نماید.
مقام معظم رهبری چندی پیش درباره بدحجابان و نحوه مواجهه با انها فرمودند: ” او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟".(1) ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. ” در این نوشتار می خواهیم به نوعی از این اسیب های درونی در خانواده های مذهبی که در حال شیوع می باشد و یک آسیب ظاهری اشاره نماییم. شاید جلوی روند انحراف از معیار برخی از این قشر گرفته شود
متاسفانه برخی از خانواده های مذهبی در سطح متوسط رو به بالا و متمول به ویژه بانوان آنها وارد این ماراتن شده اند که اخیرا با ترکیب سنت اعتقادی و مدرنتیه تجملاتی جامعه، نوعی رسم های عجیب و غریب را بنیان نهاده اند!
آپارتمان 300 متری، ماشین لوکس چند صد میلیونی ،وسایل تزیینی گران قیمت و مراسم و خرج های غیر ضرورری و تجملاتی؛ تجملات امروز بیماری است که کل جامعه ما را در بر گرفته است و باعث شده است که چیزی علاوه بر مشکلات اقتصادی زندگی های مان را تحت فشار قرار دهد. خودنمایی ای که به طور عجیب و غریب خود را در همه جای اجتماع نشان می دهد دیگر قشر قوی و ضعیف و مومن و و روشنفکرنما نمی شناسد. تجمل گرایی ماراتنی است که یقینا نفر اول آن نه تنها از اول شدن خود احساس پیروزی و آرامش نمی کند بلکه در این رقابت همواره خود و دیگران را به زحمت می اندازد و این آسیب را نیز اجتماعی می کند!
متاسفانه برخی از خانواده های مذهبی در سطح متوسط رو به بالا و متمول به ویژه بانوان آنها وارد این ماراتن شده اند که اخیرا با ترکیب سنت اعتقادی و مدرنتیه تجملاتی جامعه، نوعی رسم های عجیب و غریب را بنیان نهاده اند! چندی پیش برگزاری جشن تکلیف های غربی با ساز و آواز! در رسانه ها خبر ساز شد که در تبیان نیز بدان پرداختیم و سال ها است که شیوه های تجمل گرایی در دادن جهیزیه و سیسمونی روند نجومی خود را ادامه می دهد و عروسی های چندین میلیونی و مهمانی های آنچنانی مدت ها است که جامعه و از جمله این قشر را به طور ویژه دگیر خود کرده است و همینطور هر چه رو به جلو می رویم رسم های عجیب و غریب تر در این میان سر درمی آوردند اخیرا این گیفت ها هستند که خود را وارد این رقابت ها کرده اند تا جایی که برخی از خانواده ها حتی برای دندان در آوردن کودک خود به اطرافیان گیفت دندان! می دهند گیفت هایی که هم بعضا موضوعیتی ندارد و هم ارزان تمام نمی شود.
این رسم ها نه تنها خوش سلیقگی نیست بلکه می توان آن را جزو هزینه های کاملا غیر ضروری محسوب کرد که وقت و هزینه آن را نه برای خود بلکه در کار خیر بسیاری می توان صرف نمود با پول برخی از این عروسی ها و جشن تکلیف ها می توان مشکل ازدواج جوانان بسیاری را حل کرد. شیوع این آسیب با اینکه فقط متعلق به خانواده های مذهبی و بانوان چادری نیست اما رواج آن در میان این قشر به دلیل منافات با سبک زندگی اسلامی که انها باید پرچمدار و اشاعه دهنده آن باشند و اولین افراد در مهار بیماری تجمل گرایی در جامعه باشند بسیار حساس و پیامد منفی به دنبال دارد.
آداب و رسومی که اکنون در حال رسوخ میان سبک زندگی این افراد است با آنچه در میان اعتقادات این قشر از گذشته وجود داشته است کیلومتر ها فاصله دارد و اگر همین روند ادامه پیدا کند شاید شاهد برگزاری جشن طلاق در میان آنها نیز باشیم!
برای برچیدن این آسیب ها در این قشر و از کل جامعه ابتدا باید از خود شروع کنیم، به ویژه در قشر مذهبی که باید طلایه داران فرهنگ اسلامی و مبلغ آن باشند ضرورت این امر بیشتر احساس می شود، چرا که اگر آب از سرچشمه گل آلود شود
علاوه بر این آسیب درونی یک آسیب ظاهری در سالیانی اخیر گریبانگیر این قشر شده است که به صورت ویژه با سبک زندگی آنهاو اعتقادات شان فاصله دارد و آن ظهور چادری های به اصطلاح شنل پوش است. بانوان و دختران چادری که در سونامی به بازار آمدن چادرهای جدید در طرح و مدل های گوناگون و بعضا رنگی! با حجاب خود خودنمایی می کنند. چادری هایی با آرایش غلیظ ، تیپ های جلب توجه کننده و یا کسانی که موی خود را بیرون می گذارند! مواردی که بدون هیچ تاملی تناقض آن با فلسفه حجاب و پوشش مشخص و واضح است و به دنبال عفاف و حیا این افراد را در جامعه نیز مورد خدشه قرار داده است.
متاسفانه سندروم خودنمایی چه در درون و چه در ظاهر بانوان چادری و خانواده های مذهبی بر خلاف باورهای آنان در حال شیوع است و کسی هم گویا قصد مهار و آسیب زدایی آن را ندارد و اگر سرعت همه گیر شدن این آسیب ها اکنون گرفته نشود بعدها دیر خواهد بود برای برچیدن این آسیب ها در این قشر و از کل جامعه ابتدا باید از خود شروع کنیم، به ویژه در قشر مذهبی که باید طلایه داران فرهنگ اسلامی و مبلغ آن باشند ضرورت این امر بیشتر احساس می شود، چرا که اگر آب از سرچشمه گل آلود شود…
پی نوشت:
1- سخنرانی رهبری در جمع روحانیون خراسان شمالی، مهرماه سال ۹۱
نگران چی هستی..؟
گاهی خدا درها و پنجره ها را قفل میکنه..
زیباست اگر فکر کنی بیرون طوفانه
و
خدا
میخواد از تو محافظت کنه.
پس بخند.
پیامبر رحمت و مهربانی که درود و رحمت خدا بر ایشان باد، می فرمایند: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست می دارد اثر این نعمت خود را بر بنده اش ببیند و خداوند دشمن می دارد این که خود را به فقر و سختی افکند و یا تظاهر به فقر نماید».
همیشه فکر می کردم که اسلام دین سادگی است و لباس بر تن، صرف اینکه تمیز باشد، کفایت می کند و گمان نمی کردم، به زیبایی اهمیت چندانی دهد، در این زمینه مطالعه ای کردم، دیدم که پیشوایان دین ما، چقدر به زیبایی و آراستگی ظاهر اهمیت می دادند و حفظ زیبایی ظاهر- به نحوه مطلوب، پسندیده و بدون گناه- را به یاران خود سفارش می کردند. در نتیجه ی مطالعاتی که انجام دادم، دیدگاهم نسبت به زیبایی تغییر کرد و خود را مکلف می دانم که به آراستگی ظاهر خود- البته با حفظ عفاف و عاری از گناه- بیشتر توجه کنم.
آنچه که از تاریخ پیشوایان بزرگ به ما رسیده این است که، این بزرگواران الگوی عملی دستورات دین ما هستند، آراستگی، نظم و زیبایی را در رفتار و ظاهر خود رعایت می کردند، خود این مساله محبوبیت و مجذوبیت آنها را بیشتر می کرد و انسان های با فطرت پاک را به سوی خود می کشاند و عاشق و شیفته خود می ساخت، نورانیت الهی آنها با زیبایی ظاهرشان توأم می گردید و جلوه ی جمال الهی نمود عینی پیدا می کرد و ضمن رعایت عملی به پیروان خود همواره به پاکیزگی، نظافت و آراستگی سفارش می نمودند.
زیبایی در کلام پیشوایان
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) همیشه در آینه نگاه می کردند و موهای سر خود را شانه و آراسته می کردند، گاهی در آب نگاه می کردند و خود را می آراستند، نه تنها برای خانواده اش خود را آرایش می کردند، بلکه برای اصحابش نیز چنین می کردند، در حالی که به سوی اصحابش خارج می شدند، می فرمودند: «خداوند دوست دارد وقتی بنده اش نزد برادرانش می رود، خود را آماده کند و بیاراید». (مکارم اخلاق، الباب الاول، الفصل الخامس، ص 25)
در جای دیگری آن حضرت فرموده اند: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و دوست می دارد اثر این نعمت خود را بر بنده اش ببیند (با برخورداری به جا و به موقع از آن نعمت استفاده کند) و خداوند دشمن می دارد این که خود را به فقر و سختی افکند (از نعمت های خود استفاده ی شایسته نکند) و یا تظاهر به فقر نماید». (میزان الحکمه، جلد3، ذیل زیبایی) .
برخی به اشتباه، آراستگی را با دینداری و یا به معنی دقیق تر کلمه، زهد در تضاد دیده و گاه با مشاهده پوشش آراسته بزرگان دین، آنان را مورد اعتراض قرار می دادند. مثلاً این قداح- از اصحاب امام صادق (علیه السلام)- چنین روایت کرده است: «امام صادق (علیه السلام) در حالی که لباسی زیبا از جنس پارچه های مرو (پارچه ای قیمتی منسوب به مرو) به تن داشت به عباد بن کثیر - صوفی- برخورد نمود، عباد عرض کرد: «یا اباعبدالله! تو از خاندان نبوتی و پدرت علی، امیرالمومنین بود که همیشه کرباس می پوشید، این لباس های فاخر مروی چیست که به تن کرده ای؟» حضرت فرمود: «وای بر تو ای عباد! این چه اعتراضی است که می کنی؟ زینت خدایی و روزی های پاکیزه را چه کسی حرام کرده؟ خدای عزو جل وقتی به بنده اش نعمتی بدهد دوست دارد [اثر] آن نعمت را در بنده اش ببیند». (ترجمه المیزان ج: 8 ص: 116)
بنابراین انسان مومن می تواند در عین بی اعتنایی به آنچه اسباب غفلت او را از خدا و روز بازپسین فراهم می آورد، به ظاهر خویش رسیدگی نموده و آن را به نحو شایسته و مشروع بیاراید و بدین وسیله دین و دینداری را در چشم و دل دیگران زیبا جلوه داده، آنان را به سمت دین جذب نماید، امام علی (علیه السلام) آراستگی را جزو خلق و خوی افراد با ایمان می داند و نیز توصیه می کند: «آن گونه که هر یک از شما خود را برای بیگانه ای می آراید و دوست دارد وی او را در بهترین شکل ببیند، باید برای برادر مسلمانش نیز خود راهمان گونه بیاراید». (وسائل الشیعه ج 5 ص 11 ح5755)
می توان گفت هیچ چیزی مانند استفاده از عطر و بوی خوش توصیه نشده است، شاید بدان سبب است که غالباً افرادی همیشه از عطر استفاده می کنند که آراستگی ظاهری را به مقدار زیادی رعایت کرده اند پس توصیه به استفاده از عطر به معنی توصیه به پاکیزگی، نظم، خوش بو بودن لباس، بدن و به طور کلی آراستگی است
مصادیق آراستگی و زیبایی معصومان
عطر زدن
می توان گفت هیچ چیزی مانند استفاده از عطر و بوی خوش توصیه نشده است، شاید بدان سبب است که غالباً افرادی همیشه از عطر استفاده می کنند که آراستگی ظاهری را به مقدار زیادی رعایت کرده اند پس توصیه به استفاده از عطر به معنی توصیه به پاکیزگی، نظم، خوش بو بودن لباس، بدن و به طور کلی آراستگی است. سفارش شده هر روز خود را با عطر خوش بو کنید و اگر نمی توانید یک روز در میان این کار را انجام دهید و حداقل استفاده از عطر در روز جمعه را ترک نکنید، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند: «بوی خوش قلب را می گشاید». (الکافی، ج6، ص 510) امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده اند: «نماز با بوی خوش بهتر از هفتاد نماز بدون آن است». (مکارم الاخلاق، ص 42) از این حدیث می توان نتیجه گرفت، که نه تنها ظاهر آراسته در ارتباط با سایر مسلمانان لازم است، بلکه به عنوان یک بنده در ارتباط با خدا نیز این آراستگی را باید به نحوه احسن حفظ کرد.
لباس تمیز و زیبا
می دانیم زندگی در گذر زمان همراه با تغییر و تحول است و همگام با آن وسایل، امکانات زندگی و ذوق و سیلقه مردم تغییر می کند، پوشاک نیز از این قاعده جدا نیست. روشن است چنان چه کسی مطابق عرف عمومی رفتار نکند انگشت نما خواهد شد و این پسندیده نیست و بلکه نکوهش شده است. در روایات آمده است که خداوند از لباس انگشت نما خشمگین می شود. مرتب بودن، تمیز بودن و حتی رنگ لباس در روایات اهمیت فراوان دارد.
آرایش مو
یکی از زیبایی های مردان، موی سر و صورت است که به آرایش آن سفارش شده است، چنانچه امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «هر کس که مو می گذارد از آن به خوبی مراقبت کند و گرنه بتراشد» (میزان الحکمه، جلد 2 ذیل زیبایی) و نیز فرموده اند: «کسانی که موی بلند دارند، فرق بگذارند». (الکافی، ج 6، ص 285)
از بلند شدن موی صورت نیز به شدت نهی شده است چنان چه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همراه باران بودند، مردی با ریش بلند بر آن حضرت گذشت و حضرت فرمودند: «اگر این مرد ریش خود را مرتب می کرد چه ضرری داشت؟» فرموده ی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به آن مرد رسید و او نیز موی خود را اصلاح کرد (نه کوتاه و نه بلند) و سپس نزد پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) آمد، هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) وی را دید خطاب به یاران فرمودند: «شما هم چنین کنید». امام کاظم (علیه السلام) فرمایش کرده اند که: «موی سر، اگر بلند شود، دیده به ضعف می گراید و فروغ نورش می رود، امّا کوتاه کردن مو، دیده را جلا می دهد و بر فروغ نور آن می افزاید». (بحارالانوار، جلد 76، صفحه 85، حدیث 10)
احادیث نقل شده، دلالت بر این امر دارد که پیشوایان دین ما، افزون بر تأکید به حفظ آراستگی و زیبایی ظاهر از جمله: عطر زدن، لباس تمیز و زیبا و آرایش مو، بلکه در لابه لای سخنان گوهر بار خود، نحوه ی بهتر استفاده را نیز بیان کرده اند. به طور مثال، عطر زدن مداوم یا حداقل هفته ای یک بار را فرموده اند. در زمینه ی لباس، لباس سفید را ارجحیت داده اند.
امروزه طراحان لباس، رنگ سفید را مایه ی آرامش و تازگی می دانند. در آرایش مو، به کسانی که موی خود را بلند می کنند سفارش شده که از آن به خوبی مراقبت کنند و گرنه تراشیده شود. یعنی اگر حوصله ی تمیزی و مراقبت از موی خود را ندارید آن را کوتاه کنید که ظاهر زشتی نداشته باشد. نگاه دقیق معصومین به حفظ زیبایی ظاهر، هر مسلمانی را بر آن می دارد که در دیدگاه خود نسبت به آراستگی و زیبایی تجدید نظر کند و مطابق سفارش آن پیشوایان عمل کند. در آخر ذکر این نکته لازم است که خودآرایی در اسلام باید از راه حلال باشد و گرنه قناعت به آنچه فرد دارد، کفایت می کند.
منابع:
منتظری، اشرف، زینت و زیبایی در اسلام
«بررسی زیبایی از نگاه اسلام» پایگاه اطلاع رسانی حوزه
بين كسانى كه به راستى، حقيقتى را باور دارند و آنان كه مدعى باور داشتن چيزى هستند تفاوت از زمين تا آسمان است. مانند تفاوت عشق تا شعار.
عشق آسمانى است و عشق ورزيدن كار اهالى آسمان!
شعار زمينى است و شعار دادن حرفه زمينىها!
منتظران واقعى به امامشان عشق مىورزند.
مدعيان انتظار، تنها شعار مىدهند.
منتظران واقعى در پى اصلاح وضعيت موجودند.
مدعيان انتظار، هر نوع اصلاحى را محكوم مىكنند.
منتظران واقعى تلاش مىكنند تا موانع ظهور را بشناسند و آنها را برطرف كنند.
مدعيان انتظار، منتظر مىمانند تا امام غايبى بيايد و امور را به صلاح آورد.
منتظران واقعى انتظار را تكليف و رسالت مىداند.
مدعيان انتظار براى رفع تكليف منتظرند.
منتظران واقعى، براى استقرار عدالت تلاش مىكنند.
مدعيان انتظار، استقرار عدالت را موكول به ظهور منجى غيبى مىدانند.
منتظران واقعى، در مقابل ظلم و فساد ايستادگى و مبارزه مىكنند.
مدعيان انتظار، با عوامل فساد و ظلم تنها در دل مخالفت مىكنند نه در عمل.
منتظران واقعى تلاش مىكنند تا حكومتهاى باطل را براندازند و خود زمينهساز حكومت عدل و ايمان گردند.
مدعيان انتظار، اساساً هيچ حكومتى در زمان غيبت را حكومت حق نمىدانند و معتقدند بايد منتظر شد تا خود امام بيايد و حكومت كند.
منتظران واقعى، امر به معروف و نهى از منكر مىكنند كه سنت همه صالحان عالم است.
مدعيان انتظار، نسبت به ديگران بىتفاوتند.
منتظران واقعى، نگران سرنوشت خود و جامعه هستند.
مدعيان انتظار، به سرنوشت خود و جامعه نمىانديشند و اقدام جدىاى در عرصههاى اجتماعى و اصلاحى نمىكنند.
منتظران واقعى، در برابر آزارها و تكذيبها مقاومت مىكنند.
مدعيان انتظار، آنقدر محافظهكارند كه مورد آزار و تكذيب قرار نمىگيرند.
عشق آسمانى است و عشق ورزيدن كار اهالى آسمان!
شعار زمينى است و شعار دادن حرفه زمينىها!
منتظران واقعى، بانشاطند و اميدوارانه به آينده مىنگرند.
مدعيان انتظار، مأيوساند و دلخسته.
مدعيان انتظار، نسبت به ديگران بىتفاوتند.
منتظران واقعى، نگران سرنوشت خود و جامعه هستند.
مدعيان انتظار، مأيوساند و دلخسته.
منتظران واقعى، زندگى فردى و اجتماعى خود را براساس آنچه در انتظار اويند سامان مىدهند.
مدعيان انتظار، نه در زندگى فردى نه در زندگى اجتماعى خود هيچ تأثيرى از آنچه انتظارش را مىكشند، نمىپذيرند.
بر گرفته از سایت http://imamalmahdi.com/