منظور از شبهه چيست و اينكه دشمن به چه شكلي در ميان جامعه شبهه انگيزي ميكند؟
براي بيان منظور از «شبهه»، در ابتدا لازم است به معناي لغوي آن اشاره شود. شبهه در لغت، به معنای مشابهت و پوشیدگی است. چیزی را که حق و باطل در آن معلوم نیست، شبهه مینامند. (1) شبهه، آن است که دو چیز در اثر مماثلت از همدیگر تشخیص داده نشوند؛ «وما قتلوه و ما صلبوه و لکن شُبِّه لهم». (2) به بيان ديگر، شبهه عبارت است از: «ايراد، اشكال، ايجاد ترديد، به اشتباه انداختن و مسلم نبودن» (3) و «سوء ظن، بدگماني، مغالطه و سفسطه». (4)
از مشخصات شبهه اين است كه «شبيه حق است» (5) كه ايجاد كننده آن قصد دارد طرف مقابل را به اشتباه اندازد. شبهه، هميشه همراه دليل مطرح ميشود. مثلاً در شبههاي كه «توسط ابليس درباره خلقت آدم مطرح گشت، وي در باب خلقت آدم گفت: آدم را از خاك بيافريدي و من را از نار، و نار را بر خاك مزيت است و در شأن من نيست كه به آدم سجده كنم». (6) اگر چه به صورت عام شبهه در مورد هر سؤالي كه به قصد منحرف كردن افراد از باور درست خود مطرح مي گردد، ولی در فرهنگ دين و در اصطلاح ديني، شبهه يعنى هر اشكال، پرسش يا ابهامى كه در برداشتها، تحليلها، تصميمات و رفتارهاى مرتبط با سعادت فرد يا جامعه سبب ايجاد خطا و اشتباه در شناخت حق از باطل گردد؛ به عبارت ديگر، شبهه خود را شبيه به حق مى نماياند و راه شناخت حق از باطل را مشكل، و افراد را دچار شك و ترديد مىكند. (7)
اما در مورد چگونگی شبهه انگيزي دشمن نمي توان راه مشخص و معيني را بيان نمود؛ زيرا به همان ميزان كه معارف دين از وسعت و گستردگي برخوردار هستند، اهل باطل و مغرضان در برابر حق نيز با هدف قرار دادن موضوعات مختلف می توانند در اعتقادات و باورهاي ديني افراد شبهه سازي و شبهه پراكني نمايند و در اين مسير، از شگردهاي مختلف نظير طرح سؤال هاي متعدد و پشت سر هم، بدون اجازه دادن به مخاطب در مورد فكر كردن دقيق در مورد صحت و سقم مطالب بيان شده و يا درك جزئيات آن ها و يا طرح ادعاهایي كه اثبات و يا رد كردن آن ها نيازمند زمان است و تا زمان پاسخ گفتن به آن ها، تاثير منفي خود را خواهد گذاشت و يا مطرح نمودن مغالطه هاي خود با ظاهر و صورت استدلالي در ميان اقشاري كه قدرت علمي مناسب جهت فهم و درك مغالطه آن ها را ندارند و… . تنها قانون كلي كه مي توان در اين مسير بيان نمود، اين است كه اساساً دشمن با باورها و احكامي مخالفت دارد و شبهات خود را حول آن باور ها و يا قوانين متمركز مي نمايد كه با منافع و اهداف استعماري آن ها ناسازگار باشد؛ مثل: جهاد و شهادت و حجاب و ظلم ستيزي، كفرستيزي، قصاص، امر به معروف و نهي از منكر، ولايت فقيه و… و يا به دنبال ايجاد بدعت هایي هستند كه نشر آن ها در بين افراد جامعه، سبب پيشبرد اهداف شوم آنان خواهد شد؛ مثل: بي تفاوتي، تساهل و تسامح، اختلاط جنسي، رباخواري، فساد، تبعيض و… .
پي نوشت ها:
1. معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه شبهه، بي جا، بي تا.
2. نساء (4)، آيه ۱۵۷.
3. دكتر سيد جعفر سجادي، فرهنگ معارف اسلامي، ج 2، ص 1037، چاپ افست، 1366ش.
4. آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربي ـ فارسي، حرف ش. نشر ني، چاپ اسلاميه، 1379ش.
5. عبدالمجيد معاديخواه، فرهنگ آفتاب، ج 71، ص 3328، چاپ افست، نشر ذره.
6. فرهنگ معارف اسلامي، همان.
7. همان.